تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 11 اولاول 12345678 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 108

نام تاپيک: معرفی گیتاریست های برتر جهان

  1. #31
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    آل دی میولا



    طبق نظرسنجی پرفروشترین مجله گیتار در جهان ، مجله Guitar Player ، آل دی میولا معتبرترین جوایز گیتار را (در میان گیتاریستهای جهان) کسب کرده است. در دو دهه و نیم گذشته در سراسر جهان او را به عنوان یکی از برجسته ترین نوازندگان چیره دست در حیطه جز بی کلام (Instrumental Jazz ) معاصر ، می شناسند. خط مشی معروف آل دی میولا به اندازه گستره وسیعی است از احساسات جمع شده در سبکی منحصر بفرد که دربردارنده تاثیرات الهم شده هنرمندان جهان می باشد. از سرعت و گرمی تکنوازیهای اولش تا رقابت و پیروزی در گیتار تریوی " دی میولا - مک لافلین- دو لوچیا " ، از اکتشافات برزیلیش در "Cielo e Terra " و "Soaring Through A Dream " تا انحراف به سمت تانگو و رومانتیسم در گروه آکوستیکش "World Synfonia " و ضبط دومین آلبوم این گروه به نام Heart Of The Immigrants.

    از شروع مسیر تک نوازیهای اولش، آلبومهایی مثل "Land Of The Midnight Sun " ، "Elegant Gipsy " و " Casino " در میان تمام نوازندگان بی کلام آن دوره جزو پرفروشترین آنها بوده اند. در حالیکه رادیو U.S متمایل به دوری کردن از موسیقی دلپسند معاصر است آل دی میولا همچنان در کمال احترام، در حال کسب موفقیتهای شگفت انگیز در موسیقی پیشگام می باشد. آل دی میولا دوباره و دوباره ،مثل یک موهبت الهی موسمی، خود را به عنوان آهنگساز و نوازنده ظریفترین و مهیج ترین ملودیهای تغزلی آشکار می کند. او مکررا توسط بزرگترین منتقدین موسیقی جهان بخاطر قطعات هنری و کارهای هنرمندانه گیتارش مورد توجه قرار گرفته است. فریبهای میولا در ترکیب ریتم های پیچیده سنکپ دار با ملودیهای محرک تغزلی و هارمونی پیچیده در بنیان این کارهای جدی ولی دل انگیز همیشه مهمترین و پیشروترین بوده است.

    رد پای تکنیک وحشتناک و عمق موسیقی او را می توان در اولین آوازه جهانیش به همراه چیک کوریا و گروه Return To Forever در سال 1974 پیدا کرد. در 1980 در "Super Guitar Trio " به همراه جانی مک لافلین و پاکو دو لو چیا ، پیروز اعلام شد. آلبوم "Friday Night in Sanfrancisco " یک ضبط استثنایی شد که تحسین همگان را برانگیخت. نتیجه ای که پی آمد آن فروش بیش از دو میلیون نسخه از آلبوم بود. آنها با همدیگر از 1980 تا 1983 تور گذاشتند و در سال 1996 نیز برای سی دی سوم "Guitar Trio " و یک تور جهانی دور هم جمع شدند. در اوایل 1996 آل دی میولا یک گروه تریوی دیگر را با افرادی مثل جان لاک پونتی و استنلی کلارک تشکیل داد.

    آل دی میولا گروهی را بوجود آورد که خودش آنرا اینگونه وصف می کند: " شایسته ترین گروه در دوره موسیقایی من" . اسم این گروه جدید Al Di Meola World Sinfonia 2000 می باشد که شامل موزیسینهایی از آرژانتین ، کوبا و اسراییل است.

    او شخصا 21 آلبوم موسیقی خود را ضبط کرده است از جمله آلبوم سولوی گیتار آکوستیک جدیدش به نام "Winter Nights" . یک ضبط خیلی خودمانی از آل دی میولا که متناوبا از دو گیتار آکوستیک وینتیج و یک باندورا (ساز 48 سیمی چنگ مانند) که توسط نوازنده اوکراینی به نام رومن هرینکیف نواخته می شود، استفاده شده است. موسیقی متمرکز شده بر یک تم تعطیلات زمستانی و آهنگهایی شامل چهار آهنگ اصلی، چهارقطعه از آهنگهای کریسمس ، و دو قطعه معروف موسیقی پاپ. یکی آهنگ "Mercy Street " از پیتر گابریل ودیگری "Scarborough Fair " از پل سایمون. انتخاب موسیقایی آل دی میولا در این آلبوم و ترکیب آن با آهنگهای اصلی خودش، دارای نوعی حالت تماتیک هماهنگ و منحصر بفرد می باشد.

    آل معتقد است که این آلبوم از نظر شنیداری بهترین ضبط صدایی است که تا حالا انجام داده است. علاوه بر رومن هرینکیف ، دوست و شریک موسیقایی آل ، هرنان رومرو ، در ضبط گیتار آکوستیک در دو قطعه و در تولید آلبوم همکاری کرده است.

    از میان نامهایی که دی میولا در طول دوره درخشان حرفه ایش با آنها نواخته و یا ضبط کرده می توان به افرادی مثل چیک کوریا ، لوچیانو پاواروتی ، پاکو دو لوچیا ، پل سایمون ، فیل کالینز ، سانتانا ، جان مک لافلین ، لری کوریل ، استیو وینوود ، وین شورتر ، هربی هنکوک ، گانزولا روبالکابا ، جاکو پستوریوس ، لس پاول ، جان لاک پونتی ، استیو وای ، فرانک زاپا ، میلتون ناسیمنتو ، اگبرتو گیسمونتی ، جیمی پیج ، تونی ویلیامز ، استنلی کلارک ، استیو واندر ، ایراکر و بسیاری دیگر اشاره کرد.

    ملودیهای مهیج و تنوع ریتمیک در "World Sinfonia" و "Heart of the Immigrants " ، شدیدا تحت تاثیر استاد آرژانتینی تانگو مرحوم آستور پیازولا ساخته شده اند. در "Kiss My Axe " و " Infinite Desire " و"Orange and Blue " او منظره فرهنگی و موزیکال وسیعتری را به تصویر می کشد. به هر حال دوستی دی میولا و آستور پیازولا قبل از مرگش، عامل موثری در عمیق تر شدن علائق گیتاریست به موسیقی آرژانتین و دنیای کلاسیک بود.

    "پیازولا تاثیر ژرفی بر پیشرفتهای من به عنوان یک موزیسین و یک انسان گذاشت. ما با هم دوستان نزدیکی شدیم که با پست با هم در تماس بودیم و بعدا در طی این تفریح ، شگفتی و علاقه من شدیدا برانگیخته شد تا این انسان بزرگ را بیشتر بشناسم." " چیک کوریا نیز شخص دیگری است که تاثیر زیادی در زندگی من داشته است. او یک حامی شگفت انگیز و الهام برانگیز ترین شخص در موسیقی و یک دوست بوده است. " " نواختن با چیک اولین قدم مهم در پیشرفت من به عنوان یک نوازنده بوده است."

    آل دی میولا متولد شده در یک خانواده ایتالیایی، و بزرگ شده در نیوجرسی، در دوران جوانی اوقاتش را بین درسهای گیتار و علافی در کلوپهای سالسا تقسیم کرده بود. تحت تاثیر بسیار زیاد گیتاریست جز لری کوریل ، در دانشگاه موسیقی برکلی در بوستون ثبت نام نمود ، جایی که جلسات تمرینات ماراتن مانندش هنوز عامل حکایت افسانه هاست(آل هنوز استاد تکنیکالی است که تمام گیتاریستهای دیگر را با او اندازه می گیرند).

    "ما سه نفر بودیم در یک اتاق؛ یکی در اتاق بود ، یکی در حمام و من گنجه را انتخاب می کردم."

    در نوزده سالگی بعد از چند جلسه کوتاه با کیبوردیستی به نام بری مایلز ، چیک کوریا از آل برای استفاده در Return to Forever در سال 1974 ، استفاده کرد. از آن وقت ستاره اقبال آل به سرعت درخشید.

    بعد از 21 آلبوم موسیقی، جوایز بیشمار(از جمله سه آلبوم طلا) ، و شش میلیون فروش آلبومهای بعدی، آل دی میولا هنوز با خودش و موسیقیش رقابت می کند. "Infinite Desire " محصول سال1998 ، "Winter Nights " محصول پایان سال 1999، "World Sinfonia2000 the Grand Passion" محصول سال 2000 و "Flesh On Flesh " محصول می 2003 آل دی میولا می باشند.

  2. #32
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض



    مانولو سنلوکار



    مصاحبه با مانولو سنلوکار: (هر چه زمان می گذرد، نسل جدید از سنت ها بیشتر فاصله می گیرند و این بسی خطرناک است.) مانولو سنلوکار در سال 2005 به عنوان بهترین معلم گیتار (سبک فلامینکو) شهرت یافت.او تاکنون به بیش از 15 گیتاریست حرفه ای در سطح حرفه ای گیتار آموخته. یکی ازمعروفترین هنرمندان اسپانیایی در مصاحبه ای که با مانولو سنلوکار ترتیب داده سوالاتی راجع نکات آموزشی(سبک فلامینکو) و… از ایشان پرسیده.

    -تجربیاتتان را در آموزش این سبک تا چه حد ارزیابی می کنید بعنوان مدير گروه گيتار Málaga en Flamenco؟

    به نتایج مثبتی دست یافتم. من اینکار رو دوست دارم و افرادی که شناختم همه در سطح خوبی بودند. برایم خیلی عجیب بود، چونکه در مقایسه با شهر کوردوباCórdoba که از میان بیش از 50 نفر که برای این درس ثبت نام کرده بودند حتی 15 نفر هم پیدا نشد که سطحشان در حد افراد اینجا باشد.
    این درسها برایشان خیلی ارزشمند است چون تا این زمان در اینجا کنسرواتواری برای آموزش گیتار فلامینکو نبوده تا بتوانند از آن استفاده کنند، من به اینها خیلی کمک کردم.
    بسیاری از اینها موسیقی را گوشی یاد گرفته اند از طریق نوار یا نواختن یکی از افراد خانواده اشان .
    با اینکه موسیقی فلامینکو ریشه عمیقی دارد اما به ندرت به صورت نظری مورد بررسی قرار گرفته است.
    این سبک بیشتر بر مبنای احساسات است، این یک نوع موسیقی حرفه ای می باشد.


    -بارزترین ویژگی شاگردانتان در این کلاسها چه بود، با توجه به اینکه در حال حاضر آنها جز گیتاریستهای حرفه ای به حساب می آیند؟

    انها از هر لحاظ خوب بودند و به همه چیز کاملا دقت می کردند. من هم هر آنچه که می دانستم به آنها اموختم.
    من خودمو آدم خوشبختی می دانم که هنوز توانایی کار کردن دارم.
    وقتی کارم را شروع کردم پنیس به من کمک می کرد.من به مدت 14 سال برای پپه مارچنا روی سن گیتار نواختم البته اینک سالها از ان زمان می گذرد.
    من به تمام اهدافم رسیده ام.
    تا به حال هر آنچه به سبک فلامینکو اموخته شده یا در داخل خانواده هایی بوده که اعضای آن به این سبک می نواختند یا اواز می خواندند مانند پاکو دلوسیا
    یا یک سری افراد از قبیل ويسنته آميگو و یا La Niña de los Peines.که در خانواده های معمولی رشد یافته اند در نزد من هفت سال اموزش دیده اند.
    و این مایه موباهات من است که با چنین گیتاریستهای جوانی در ارتباط بودم.


    -به نظر شما مشخصه بارز یک گیتاریست خوب چیست؟

    در درجه اول یک هنرمند واقعی باشند و در کارشان حرفه ای. دید خوبی نسبت به حرفه و زندگی اشان داشته باشند.
    Manuel Segovia می گوید: 10 درصد خلاقیت غریزی است و 90 درصد آن با تمرین کسب می شود.
    می توانم بگویم پاکو دی لوکا جز گیتاریستهایی بود که وقت زیادی را برای تمرین صرف می کرد.


    -با تحولی که در زمینه سبک فلامینکو در این چند ساله مشاهده شده وضعیت نسل جدید را چگونه می بینید؟ آیا این نسل می تواند با حفظ اصالت این سبک آثار جدیدی خلق کند؟

    هر چه زمان می گذرد، نسل جدید از سنت ها بیشتر فاصله می گیرند و این بسی خطرناک است. ما به جهانی قدم می گذاریم که تحت تسلط موسیقی تجارتی است که اکثر آنها پایه و اساس درستی ندارند.
    امروزه اتفاقات عجیبی می افتد مثلا در کنسرواتوار فلامینکو کوردوبا یکی از واحدهای تخصصصی درسی به نام هارمونی جز بود که تعدادی از اساتید در مورد آن اختلاف داشتند و سرانجام نیز آن درس حذف شد چون آنها اظهار داشتند که در صورت بودن آن درس مردم فکر می کنند که موسیقی جز جزئی از فرهنگ آنها بوده. آنها دلیلی قانع کننده برای حذف آن درس نیافتند شاید علت نبود استاد آشنا با آن مبحث بود…
    دانشجویان جوان گیج شدند و شاید آگاه کردن آنها وقتی به سن 40 سالگی می رسند کار سختی باشد.
    البته حالا گروه های جوان حرفه ای بسیاری وجود دارد اما هنوز در نحوه آموزش آنها اشکالاتی وجود دارد.


    -نظرتان راجع جشنواره هایی که در این رابطه برگذار می شود چیست؟ ایا این جشنوارها جنبه آموزشی دارند؟

    این جشنواره ها خیلی خوب اند. اتفاقاتی از این قبیل باید بیشتر شود و در تمام شهرستانهای اطراف اسپانيا این جشنواره ها برگذار شود و به بحث بر روی مباحث تخصصی بپردازند.
    مکانها هم باید مناسبترباشد منظورم جائی مانند کلیسا یا یک کنسرواتوار زیبا که موسیقی کلاسیک در آن اجرا می شود نیست، منظورم یک اتاق مناسب است تا استاد بتواند به راحتی به کسانی که مشتاق یادگیری هستند آموزش بدهد و علاقمندان مجبور نشوند برای یادگیری به شهرهای دیگر در رفت آمد باشند.


    -آیا در حال حاضر شما قصد دارید به کار تدریس بپردازید و کارهایی از قبیل اجرا را رها کنید؟

    اکثر هنرمندان تمایلی برای اینکار ندارند. شما برای هنرمند شدن به استعداد نیاز دارید اما برای معلم شدن به عشق و فداکاری.
    من هنرمند شدن و اجرا را دوست دارم اما بیش از اندازه به معلمی ارزش قائلم .


    -آیا یکی بیش از دیگری شما را ارضا می کند؟

    هیچیک بیش از دیگری برایم مهم نیست، من هر کاری که انجام می دهم با عشق است، من هر دو را دوست دارم، اما باید یک سری نوار هم به بیرون عرضه کنم زیرا این تنها چیزی است که از یک هنرمند باقی می ماند و آن را می شناساند.


    -آیا در حال حاضر بر روی کاست جدیدی کار می کنید؟

    بله، من مشغول اهنگسازی برای آلبوم جدیدم هستم که برای قدردانی از نقاش بزرگ رسیندیRomero Ressendi است. البته سبک جدیدی نیست.من در کارهایم اغلب از تجربیات هنرمندان استفاده می کنم.

  3. #33
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض


    دیوید گیلمور






    دیوید گیلمور در کمبریج متولد و بزرگ شده است. پدرش استاد دانشگاه جانورشناسی بود . گیلمور ، سید بارت را در دانشگاه هنر و تکنولوژی کمبریج ، جایی که در اوقات ناهار تمرین گیتار می کردند ، ملاقات کرد. ولی به هر حال آنها همگروه نبودند و دیوید در سال 1963 شروع به نواختن در گروه Joker`s wild نمود. گیلمور در سال 1966 Joker`s wild را ترک کرد و با بعضی از اعضای آن گروه جدیدی را تشکیل داد. این گروه در ابتدا Flowers نام داشت و بعد به Bulitt تغییر نام داد ، که قبل از پاشیدن ، در سالهای 1966 و 1977 در اسپانیا و فرانسه به اجرا می پرداخت. در ژانویه سال بعد ، از گیلمور خواستند که به Pink Floyd بپیوندد. بارت بعد از چند ماهی گروه را ترک کرد- به عبارت دیگر اعضای گروه تصمیم گرفتند که دیگر برای اجرا او را نبرند- و گیلمور نقش لید گیتار گروه را به عهده گرفت و در کار لید ووکال نیز با راجر واترز مشارکت می نمود. گیتارنوازی گیلمور و همچنین قدرت آهنگسازیش عامل بزرگ موفقیت جهانی Pink Floyd در طول دهه هفتاد بود. اما به هر حال در طول این دهه واترز بیشتر و بیشتر بر گروه کنترل پیدا می کرد. ارتباط بین آن دو - گیلمور و واترز - روز بروز بدتر می شد.

    گیلمور در بهار سال 1978 اولین آلبوم شخصی خود را به نام David Gilmour منتشر کرد. یکی از قطعه هایی که گیلمور در آن موقع ساخت ولی از آن استفاده نکرد آهنگ Comfortably Numb بود که بعدا بسط داده شد و جزو آهنگهای کلاسیکPink Floyd شد. دیوید دومین آلبوم شخصی خود را به نام About Face در سال 1984 منتشر کرد. در سال 1985 واترز گروه را منحل اعلام کرد. اما گیلمور کنترل کامل گروه را به دست گرفته و آلبوم A Momentary Laps Of Reason را بوجود آورد. گیلمور شرح داد:

    " در این سالهای اخیر، قبل از رفتن راجر از گروه ، من مشکلاتی در هدایت گروه پیدا کرده بودم. من فکر می کردم که آهنگها خیلی لغتی شده بودند و از آنجایی که معنی خاص آن لغات بسیار مهم بود آهنگها تنها به ابزاری برای اشعار تبدیل شده بود نه یک موسیقی الهام بخش... Dark Side of the Moon و Wish You Were Here بسیار موفق بودند ، نه بخاطر سهم راجر ، بلکه به این خاطر که توازن بیشتری بین موسیقی و اشعار وجود داشت تا این آلبومهای آخر . این کاریست که من سعی میکنم در A Momentary Laps Of Reason انجام بدهم تمرکز بیشتر بر موسیقی و بازیابی تعادل. "

    گیلمور ، در کنار کار و استراحت در Pink Floyd، برای بسیاری از کارها ، پدیده های نوظهور ، گروههای بزرگ نیکوکاری ، به عنوان یک موزیسن دوره ای ، تهیه کننده و حتی مهندس صدا ، خود را مشغول کرده است از جمله روی هارپر ، کیت بوش( که در شروع ، گیلمور نقش اینسترومنتال داشت) ، The Dream Academy (گروه دیگری که در تاریخ اولیه آن گیلمور نقش محوری داشت)، گریس جونز ، تام جونز ، التون جان ، Arcadia ، برایان فری ، برلین ، رابرت وایت ، هاوک ویند ، پل مک کارتنی ، رینگو استار ، سام براون ، جولز هلند ، Propaganda ، پیتر تاونشند ، The Who Supertramp، وارن زوون ، آلن پارسونز و بسیاری دیگر.

    گیلمور همچنین بخاطر سولوهای دقیق و bend وار و همچنین انواع صداها و جیغ های ویولون مانندش بسیار مشهور است. سولو های وی بخاطر ساخت و ترکیب بسیار خوب و بدون استفاده از کوچکترین نت اضافه بسیار مورد توجه است. گیلمور در مصاحبه هایش توضیح داده است که عدم وجود تکنیک در نوازندگیش موجب شده که بیشتر بر روی ملودیهای هنرمندانه و زیبا تمرکز کند و جذبه پایدار اکثر سولوهای وی به این خاطر است که آنها ملودیهایی پر معنی هستند تا تمرینات تکنیکال صرف. او در زمینه استفاده از افکتهای صدای گیتار نیز نوآور بوده است. او در سال 1996 به عنوان عضوی از Pink Floyd وارد لیست تالار مشاهیر راک اند رول شد. دیوید در سال 2002 به همراه گروهی کوچک و کر ، کنسرتهای سولوی آکوستیک کوچکی را در شهرهای لندن و پاریس اجرا نمود. در ماه می 2003 گیلمور یکی از خانه هایش را در لندن فروخت وبا پنج میلیون دلاری که بدست آورد در یک پروژه خانه سازی برای بی خانمان ها مشارکت نمود. در نوامبر2003 او بخاطر خدماتش به موسیقی و همچنین اعمال بشردوستانه ، نشان افتخار CBE را دریافت کرد. ( CBE مخففی است از Commander`s Badge of the Order of the British Empire )

    در دوم جولای 2005 گیلمور باPink Floyd - به همراه واترز - در کنسرتLive8 نواخت. این اجرا باعث افزایش موقت 343 /1 درصدی در فروش آلبوم Echoes:The best of Pink Floyd شد . در نتیجه گیلمور قول داد که کلیه منافع حاصله را به صدقاتی که بازتاب اهداف Live8 هستند اختصاص دهد. وی گفت:

    " اگرچه هدف اصلی بالا بردن آگاهی و افزایش فشار بر سران گروه 8 بود ولی من از سود این کنسرت استفاده نمیکنم. این پولی است که باید برای نجات زندگیها از آن استفاده شود."

    بعد از مدتی وی از کلیه هنرمندانی که شاهد افزایش فروش خود بخاطر اجراهایLive8 بودند دعوت کرد تا درآمد اضافی خود را به افزایش تنخواه Live8 اختصاص دهند. او همچنین یک خلبان با تجربه است. وی به بهانه اسم شرکتشInterpid Aviation مجموعه ای گیرا از هواپیماهای قدیمی گرد هم آورده است. او به دلیل زیر تصمیم گرفت که شرکت Interpid Aviation را بفروشد (برگرفته شده از مصاحبه اش با رادیوی بی بی سی در سال 2002) :

    " شرکتInterpid Aviation برای من راهی بود تا سرگرمی من بتواند تا حدی خرج خودش را در بیاورد ، ولی در طی چند سال تبدیل به یک کار تجاری شد چون مجبوری که به آن تجاری فکر کنی. ناگهان فهمیدم که به جای اینکه آن برای من یک سرگرمی لذت بخش باشد تبدیل به تجارت شده است به همین خاطر فروختمش. من دیگرInterpid Aviation را ندارم . الآن فقط یک هواپیمای دوباله دارم که بعضی وقتها با آن دور آسمانها سرگردان می شوم ..."

    گیلمور از ازدواج اولش با جینجر صاحب چهار فرزند شده است: آلیس ، سارا ، کلیر و ماتیو. او از ازدواج دومش سه فرزند دارد و چارلی ،اولین فرزند زن دومش ، پولی سامسون نویسنده را ، به فرزندی خود پذیرفته است. او در نوامبر 2005 در افتتاحیه نام Pink Floyd در تالار مشاهیر موسیقی انگلستان سخنرانی کرد. سومین آلبوم دیوید گیلمور به نام On An Iland در6 مارس 2006 منتشر شده است. دیوید گیلمور در درجه بندی مجله رولینگ استونز به عنوان بزرگترین گیتاریست تمام دوران دارای رتبه 82 می باشد. او بخاطر گیتارنوازی متاثر از بلوزش (Blues ) که کمتر در گروههای راک پیشرفته (Progressive Rock ) مشاهده می شود معروف است.

  4. این کاربر از boy iran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #34
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    اوتمار ليبرت


    در سال ۱۹۶۳ در شهر کلن آلمان بدنيا آمد. نواختن و آموزش گيتار را از ۱۲ سالگی شروع کرد. با وجود آنکه آموزش موسيقی را به سبک کلاسيک در مدرسه Rhei Nische Musikhockschule آموخت ولی هميشه احساس نهفته خود را بروی سيمهای گيتار بروز ميداد بطوريکه نوای دلنشين او نوازشگر گوشها بود.

    بعد از پايان تحصيلات مسافرتهای متعددی به کشورهای اروپا کردو توانست برداشتهای زيبايی را که از موسيقی روسيه و اسپانيا کرده بود با احساس عميق خود در آميزد و اولين جرقه هنر موسيقی خود را به نام فلامنکو نو بوجود آورد.

    تاثير اين موسيقی آنچنان ليبرت را متحول ساخت که در سال ۱۹۸۶ با اقامت در شهر سانتا فی ايالت نيومکزيکو آمريکا تمام تجربه سالهای گذشته خود را در رشته موسيقی Jazz & Funk Groove کنار گذاشته و در کنار کار در رستورانهای شهر سانتا فی مشغول تکميل نوع سبک موسيقی خود شدکه بتواند جذابيت خاصی برای تمام مردم دنيا (نه تنها اهالی مناطق خاص) داشته باشد.



    ليبرت اولين گروه خود را در سال ۱۹۸۸ بنام Luna Negra تشکيل داد.

    اولين اثر اين گروه در سال ۱۹۸۹ بنام Marita Shadoe & Storms منتشر شد شد.

    با انتشار اين اثر زيبای ليبرت اکثر راديوها ييکه طالب موسيقی New Age بودند, دائما آلبوم اين هنرمند با استعداد را در سراسر غرب آمريکا از ايستگاه راديوهای خود پخش ميکردند , نتجتا نوای سازهای اين گروه به گوش مسئولين شرکت Highter Octave Records رسيد سپس آلبوم قبلی او با اجرای مجدد بنام Nouvaeau Flamenco در سراسر دنيا پخش شد . و اين آغاز محبوبيت بين المللی وی بود زيرا زمانی که اجرای جديد آلبوم به گوش دوستداران موسيقی آنها رسيد باعث در خواست کنسرت های متعددی در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ از آنها شد و آثار اين گروه در رتبه سوم جدول موسيقی آمريکا قرار گرفت .

    گروه ليبرت در سال ۱۹۹۲ آلبوم جديدخود بنام Solo Parati منتشر کرد که هنرمندمعروف Santana نيز اجرايی در آن داشت و يکی ديگر از هنرمندانی که با اجرای اثر Unforgetable (متعلق به پدرش) در آلبوم ليبرت شهرت او را افزايشی چشمگير داده ناتالی کول دختر نتکين کول معروف بود اين شهرت باعث تقاضای کنسرتهای متعدد ديگری در سرتاسر اروپا و آمريکای جنوبی برای وی شد. که همگی با موفقيت همراه بود آلبوم ساعاتی بين شب و روز اين گروه , استاندارد جديدی از تلفيق موسيقی Soul & Blues را بوجود آورد .

    آلبوم ديگر اين گروه بنام Euphoria با انواع مختلق ميکس و اجرای متنوع در صدر آلبومهای موسيقی و رقص محلی دنيا در آمد.


    در ساخت و نواخت ليبرت, اين آلمانی چينی تبار ميتوان از سبک جز و بلوز سياهان تا سروده های فولکلوريک آمريکای لاتين ,از ملوديهای پر رازو رمز هند و سرزمين های جنوب خاوری آسيا تا تپش پر طنين موسيقی آفريقای را شنيد .

    در يک کلام , زبان گيتار او با زبان دل آدمی سخن ميگويد.

  6. #35
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    B.B.King




    سلطنت بی.بی.کینگ چون پادشاهی بی.بی.کینگ در بلوز طولانی تر از هر نوع پادشاهی بر روی زمین است . هم اکنون هم بی.بی .کینگ در سن 81 سالگی همچنان شاداب تاج پادشاهی بلوز را بر سر نهاده است . زمان اثر آشکاری بر روی او نداشته بلکه فقط او را محبوب تر از همشه ساخته است .کارش نواختن موسیقی برای مردم ، یکدفعه ظاهر شدن در تلویزیونهای گوناگون تجاری و یا تنظیم کردن آهنگ ها برای آلبوم بعدیش
    او در 16 دسامبر سال 1925 در یک کشتزار در می سی سی پی نزدیک ایندیانولا متولد شده است . او در جوانی در گوشه های خیابان برای سکه های 10 سنتی ساز میزد و بعضی اوقات در بیشتر از 4 شهر در یک روز ساز میزد
    او در سال 1947 به ممفیس رفت تا کار موسیقی خود را دنبال کند . شهر ممفیس بسیاری از موسیقیدانان مهم را از جنوب جذب کرده و پشتیبانی میکرد و او هر موزیسین در هر سبکی از اهنگهای آمریکائی آفریقائی را میتوانست آنجا پیدا کند . بی.بی. کینگ همراه پسر عمویش بوکا وایت ماند که یکی از مشهورترین ایفا کنندگان سبک بلوز در زمان خودش بود. او تدریس میکرد و به بی.بی.کینگ در آموختن هنر سبک بلوز کمک میکرد
    اولین تغییر بزرگ بی.بی.کینگ در سال 1948 رخ داد هنگامیکه او در برنامه رادیوئی
    بیرون از ممفیس غربی اجرا کرد که باعث KWEMدر Sonny Boy Williamson
    ایجاد تهعد در او در خیابان 16 گریل در ممفیس غربی شد
    در رادی شد Sepia Swing Club خیلی محبوب شد و مبدل به برنامه King's Spot
    چندی نگذشت که بی.بی کینگ نیاز به یک اسم رادیوئی به یادماندنی داشت آنچه شروع بود که مختصر شده Beale Street Blues Boy شده بود در سر زبانها به عنوان مثال
    B.B.KING و در آخر با احتساب اولین کلمات Blues Boy Kingبر حسب
    دراواسط سالهای 1950 هنگامیکه بی.بی.کینگ در حال اجرای موسیقی در یک مجلس در
    بود تعدادی از طرفداران پرو پا قرص او سرکش شده و دو تن از آنها Arkanas , Twist
    با هم درگیر شده و با واژگون ساختن بخاری تالار را آتش زدند و همانند دیگران برای امنیت بی.بی.کینگ هم از سالن بسرعت خارج گشت . سپس دریافت که گیتار الکتریک 30 دلاری مورد علاقه اش را در داخل تالار جا گذاشته است ، بنابراین به عجله بازگشت به ساختمان در حال سوختن برای آوردن گیتارش ، او به زحمت از مرگ رهائی یافت و بود تصمیم گرفت Lucille بعدها هنگامی که دریافت که زد و خورد بر سر یک زن به نام
    که اسم آن زن را به گیتارش نسبت دهد تا از یادش نرود که هیچگاه یادش نرود کار احمقانه ای مثل زد و خورد بر سر یک زن انجام ندهد . از آن زمان تا کنون هر یک از گردید Lucille تبدیل به نام Gibson Guitars های گیتارهای بی بی کینگ با مارک
    نگذشته بود که او ملی شد Three O'clock هنوز چیزی از اولین کار موفقش
    در 1956 او و گروهش ، موسیقی خیره کننده ای را در 342 یکشنبه اجرا کردند از
    و Juke همراه با کافه های کوچک شهرش ، کافه های ارزان قیمت Chttin نمایش های
    تالارهای رقصهای محلی تا رقصهای سنگی ، تالارهای موسیقی سمفونی ، دانشگاهها
    هتلهای تفریحی ، آمفی تئاترها و بطور سراسری و جهانی اجرا داشته و مشهورترین موسیقیدان بلوز 40 سال گذشته است
    یکی از مهیج ترین سبک های گیتار را در جهان گسترش B.B.King در طول این سالها
    و دیگران گرفته T.Bone Walker , Blind Lemon Jefferson داد . او این سبک را از
    هر دو جزء Vibrat بود که آنرا با تلفیق دقت خاص خود و مجموعه وکالها و دست چپش
    اجتناب ناپذیر واژگان گیتاریست موسیقی راک شدند
    و Eric Clapton , Jeff Beakدر هر دفترچه حسابش یک مدل برای هزارها نوازنده بود
    و دیگران George Harison
    را در یک صوت pop swing , main streem بی بی کینگ بلوز سنتی ، جاز ، جامپ
    واحد ترکیب کرده بود
    او میگوید : وقتی آواز میخوانم در ذهنم مینوازم ، زمان مرا از خواندن باز ندارد ، من شروع به خواندن میکنم با نواختن لوسیا
    در Newport Folk و Bill Graham's Fillmore West در سال 1968 در فستیوال
    همراه با هنرمندان پر شور معاصر راک که بی بی کینگ را می پرستیدند و کمک bills
    کردن به معرفی او به جوانان سفید پوست در " 69 " بی بی انتخاب شد توسط
    رولینگ استون تا 18 کنسرت آمریکائی را برای آنان شروع کند بهمراه تینا ترنر
    و در سال 1987 Blues Foundation hall of Fame در سال 1984 به B.B. King
    را دریافت کرد NARAS' Lifetime Achievement Grammy جایزه
    را در سال 1973 ، دانشگاه یاله در سال 1977 Tangaloo و دکترای افتخاری از کالج
    در سال 1990 و دانشگاه Memphisاز Rhodes کالج موسیقی در سال 1982 ، کالج
    را در سال 2002 دریافت نمود .Mississippi Valley
    در ممفیس باز Beale Street را در King's Blues در سال 1991 بی بی کینگ کلوپ
    در لوس آنجلس و سومین City Walk کرد . و در سال 1994 دومین کلوپ در دانشگاه
    کلوپ در میدان تایمز شهر نیویورک در جون سال 2000 راه اندازی شد و اخیرا دو کلوپ
    در ژانویه 2002 باز گردید Connecticnt در Fox Woods Casino در
    زندگی نامه خودش را در B.B.King همراه The Rood در سال 1996 دیسک فشرده
    یک نشریه ادبی پر سر و صدا منتشر کرد . همچنین در همان سال زندگی نامه او با نام
    نوشته شد Blues all Around me
    ادامه داد به سفر به طور گسترده ، بطور متوسط بیش از 250 کنسرت در هر B.B.King
    سال در قسمتهای مختلف جهان برگزار میکند و همچنان پرچمدار سبک بلوز برای گیتار است

  7. #36
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض




    توماتيتو

    خوزه فرناندز تورس ” توماتيتو ” در سال 1958 ميلادي در شهر آلمريا چشم به جهان گشود . وي خيلي زود از طريق پدرش ” توماته ” و همچنين عموي خود ” نينيو ميگوئل ” كه از نوازندگان افسانه اي گيتار بود با گيتار فلامنكو آشنا شد .


    زماني كه تنها دوازده سال داشت به مالگا رفت تا در يكي از باشگاههاي فلامنكو به نام La Taberna Gitana موسيقي را به صورت حرفه اي و بعنوان يك شغل دنبال نمايد .


    او براي اولين بار در دهمين باشگاه با آوازه خوان مشهور “كامارون دلا ايسلا” آشنا شد .توماتيتو به مدت 18 سال كامارون را در كنسرتهاي مختلف سرتا سر جهان همراهي كرد اولين صفحه اي كه از اين گروه دو نفره ضبط و منتشر شد La Leyenda del Tiempo نام داشت و پس از آن آثار متعدد ديگري توسط اين دو هنرمند محبوب انتشار يافت .


    توماتيتو براي اولين بار در آلبوم Como el Agua با پاكو دلوسيا همكاري نمود و در سال 1987 ميلادي اولين آلبوم تكنوازي خو را تحت عنوان Barrio Negro منتشر نمود. او كه به عنوان يكي از محبوبترين همراهي كنندها شناخته شده بود و با خوانندگان بزرگي چون انريكه مورنته, لوئيس د كوردوبا, ويسنته سوتو ,خوزه منز, پانسكيتو لاسوسي و دوكينده همراهي نمود .


    توماتيتو پر افتخار ترين سكوهاي موسيقي فلامنكو را بخود اختصاص داد. پس از در گذشت كامرون توماتيتو تصميم گرفت كه به تكنوازي بپردازد . وي به همراه گزوه خود در معتبرترين سالنهاي كنسرت در اروپا و ژاپن به هنرنمايي پرداخت و به موفقيتهاي چشمگيري دست يافت .


    توماتيتو به لطف جذبه جادوئي و همچنين حس عميق فلامنكوي خود قادر است حضار خود را مدتها با عجايب فلامنكو مسحور نمايد. لازم به ذكر است كه توماتيتو در سبك فلامنكوي مدرن فعاليت دارد…

  8. #37
    اگه نباشه جاش خالی می مونه moein_drj's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Where The Streets Have No Name
    پست ها
    338

    پيش فرض

    boy iran جان .. کارت درسته !

    مطلبی از the edge گروه u2 هم داشتین...خیلی ممنون میشم...

  9. #38
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    boy iran جان .. کارت درسته !

    مطلبی از the edge گروه u2 هم داشتین...خیلی ممنون میشم...
    سلام

    چشم دوست خوب حتما از u2 هم برای شما مطلب قرار میدم


  10. #39
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    جان مك لافلين



    جان مك لافلين متولد 4 ژانويه سال 1942 در يوركشاير انگلستان است .نوازنده ای بسيار برجسته در سبک جز که ميتوان او را بجرات يکی از برترين ها در نوازندگی گيتار در اين سبک دانست .او نواختن گيتار را از سن 11 سالگي آغاز كرد و اولين الهامات او از سبك بلوز بود .



    جان مك لافلين كارش را با عضويت در گروه جرج فيم George fame بنام شعله هاي بلوز Blues flames آغاز كرد . پس از آن عضو گروه Graham bond organization ، Briayan Auger`s شد و بعدا در سال 1968 گروه خودش را تشكيل داد و آلبوم بسيار موفق Extrapolation را ركورد كرد .


    در سال 1969 به آمريكا رفت و با گروهLifetime همكاري كرد كه اين گروه قدرت و صلابت بسياري در بيان پر قدرت موسيقي روي سن هاي جز آمريكايي داشت .
    بعد از گروه Lifetime ، مك لافلين با Wayne Shorter كار كرد و براي كار و ضبط با Miles Davis دعوت شد با هدف تهيه آلبومي كه بيشترين استفاده مشخص از گيتار را داشته باشد و با همراهي اشخاصي چون :


    Billy cobham درامز ، Jerry goodman ويولن . نتيجه آن آلبومي بود بنام My Goals Beyond . آلبومي كه بسيار تحسين بر انگيز بود و در اوايل دهه هفتاد بسيار مورد توجه قرار گرفت .

    مك لافلين با Jerry goodma و Billy cobham و Rick Laird و Jan Hammer گروهي با سبك Jazz fiusion جز فيوژن تشكيل داد . نام اين گروه Mahavishnu Orchestra بود .
    گروه بي اندازه از حضور او لذت مي برد و به او لقب Guitar Hero ( قهرمان گيتار ) داده بودند . بعد از موفقيت بسيار طولاني اين گروه جان مك لافلين به نواختن با گيتار آكوستيك باز گشت و گروه شاكتي Shakti را شكل داد .


    يك گروه هندي پيشقدم شدند كه با وي همراهي كنند . زيرا او مي توانست ساعتها بدون خستگي صداي بسيار شفافي را از ساز بيرون بريزد . او كماكان به نواختن با گيتار الكتريك و آكوستيك ادامه مي داد .


    او هميشه بهترين ها را در مي يافت و بهترين ايده ها را داشت . او دوباره در سال 1980 به Mahavishnu بازگشت و گيتار الكتريك – سينتي سايزر خود را بدست گرفت . او در همين سالها مشغول نوشتن Mediterranean Cocerto براي اركستر كلاسيك شد .


    در سال 1988 بطور همزمان در حالي كه فعاليتهاي كلاسيك خود را ادامه مي داد يك تريو Trio ( سه نوازي ) را با همراهي الكتريك باس و پركاشنيست هندي Triok Gurtu ركورد كرد كه قطعاتي به شدت دوستانه عميق در آن وجود دارد . تور The John Mclaughlin Trio در تمام دنيا براي 5 سال بسيار موفق بود و براي او آرامش و مهارت در شنيدن و استفاده بجا از صداها را به ارمغان آورد .


    دو آلبوم بعد از اين تور بيرون آمد به نامهاي Life at the Royal Festival Hall در سال 1990 و Que Allegria در سال 1992 . از 1993 او توري با گروه جديدي به نام Free Sprits شروع كرد كه دوباره گيتار الكتريك مي نواخت .

    اعضاي گروه شامل : Dennis Chambers نوازنده درامز ، Joy DeFerancesco نوازنده هاموند ارگ . آخرين آلبوم جان مك لافلين در سال 1997 بعد از اين تور بود به نام The Heart Of Things .
    اين بيوگرافي نكات ناگفته بسياري دارد . جان مك لافلين شخصيت بسيار جالب و هميشه متغييري دارد . بهترين دوست او پاكو د لوسيا نوازنده گيتار فلامنكو است .

  11. #40
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,877

    پيش فرض

    Chris Rea



    Christopher Anton Rea ملقب به Chris Rea متولد 4 مارس سال 1951 آهنگساز و خواننده موفق انگلیسی به فروشی بالغ بر 30 میلیون نسخه از آثارش در سراسر جهان، دست پیدا کرده است.نوازندگی با ذوق هنری، صدایی گیرا و ترانه هایی خوب مسیر موفقیت جهانی کریس ریا را هموار ساخته است. کسیکه با ژستها و کلماتش باعث حرکت جداگانه در راه گرایشات و مسیر اصلی سبک بلوز در انحصار خود شده است.

    او تا سن 19 سالگی گیتاری نداشت. مادرش ایرلندی و پدرش یک ایتالیایی مهاجر، صاحب یک بستنی فروشی بودند. کریس با عقاید آرمانگرایانه ایتالیایی بزرگ شد، جایی برای اینکه همه چیز درخشان، شادمان و به طریقی بهتر از همه جا باشد. امروزه او ادعا می کند هنوز می توان این تاثیرات ایتالیایی را در ترانه های دلسوزانه اش شنید.

    الهام برای نواختن بلوز از حادثه تلخی در دوران جوانی وی برگرفته شده بود. روزی معلم کریس قصد داشت یکی از انشاهای وی را در جلوی دیدگان همکلاسیهایش پاره کند. از یکسو کریس و از سوی دگر معلم دفتر را بسوی خود می کشیدند. کریس برای حفط آبرو و معلم برعکس آن. سپس کریس ریا از مدرسه اخراج شد. بشکلی کاملاً نا امید بسوی دوست گیتاریستش رفت. او برای کریس قطعه ای از Joe Walsh را اجرا کرد. در همان لحظه بود که جرقه ای در ذهن کریس زده شد و مسیر زندگیش را دچار تغییر کرد. همان روز کریس ریا جهت خرید گیتار به همراه یک باتل نک اقدام کرد.

    در سال 1973 وارد گروهی محلی بنام Magdalene با خوانندگی Dave Coverdale شد که بعداً به Deep Purple پیوست. پس از رفتن دیو، آنها نام گروه را به Beautiful Losers تغییر دادند. اگرچه آنها در مسابقه Melody Maker به مقام اول و عنوان بهترین تازه کاران سال رسیدند ولی روز به روز توقعشان برای مطرح کردن نام خود بالاتر می رفت. کریس ریا گروه را در سال 1977 ترک گفت تا شغل خود را بشکل انفرادی ادامه دهد. در آوریل سال 1978 اولین تک آهنگ خود را بنام Fool (If You Think It’s Over) ساخت که هم در جدول موسیقی آمریکا و هم در انگلستان وارد شد. نسخه اصلی اولین موفقیت جهانی او با نام Fool بعنوان یک قطعه بلوز در میان مردم شناخته شد.

    تاکنون، کریس ریا حدود 30 میلیون نسخه از آلبومهایش را به فروش رسانده است. آهنگسازی استثنائی وی اکنون به درازای 22 آلبوم استودیویی و اجرای کنسرتهای بین المللی در سرتاسر دنیا، در طول زمان آهنگسازیش می رسد.

    کیفیت بالای اجراهای زنده وی، مورد ستایش رسانه ها بعنوان یکی از بهترین لحظه های موسیقی بلوز قرار گرفت. آنها درباره کریس چنین می گفتند: فعل و انفعالاتی مجذوب بین خواننده و گیتارش رخ می دهد. هنگامیکه او ممکن بود روی سن ناخوشایند بنظر برسد، با مسلط شدن بر روی گیتار و صدایش مشکل را برطرف می نمود. کریس ریا برای انجام اجراهای بزرگ، رجز خواندن و یا استفاده از جلوه های ویژه خاص ساخته نشده است. او به هرجهت سن را دوست می دارد چون او می تواند از این طریق به احساس شنودگان و هواداران در ترانه هایش پاسخ دهد. الهاماتی بر وی بعنوان یک گیتاریست از زندگی شخصی وارد می شود و او با استفاده از نقاط قوتش از آنها در جهت موسیقیش بهره می گیرد.

    هیچگونه تهمتی بر او وارد نیست، کریس ریا صاحب یک خانواده شاد و سرزنده است. سرگرمی مورد علاقه وی پختن غذاهای ایتالیایی است. اشتیاق و علاقه شدید کریس تماشای مسابقات اتومبیلرانی نیز می باشد.

    مکتب هنری رومانتیک راک (رومانتیکسم)، ظرافت آلات موسیقی و کمال هنرمند در درون موسیقی کریس ریا جریان دارد. او آموخته است تا میان شهرت ظاهری و ادراکی پاینده و همچنین محصولات جعلی بی نام و اظهارات شخصی وجه تمایزی قائل شود.

    تقریباً چند سال پیش او بخاطر وضعیت لوزالمعده اش به بستر بیماری افتاد و چندین عمل پیچیده را پشت سر گذاشت. او در طول بیماری با کمک همسر و دو دخترش توانست قدرت بدنی خود را بدست بیاورد تا بتواند دوباره در مسیر زندگیش گام بردارد. کریس باور دارد که خانواده اش وی را از مرگ نجات دادند. در طول این دوره از سختیها کریس تصمیم به ساخت آلبوم Stony Road خود می کند تا از این طریق ریشه های موسیقیایی خود را به همگان نشان دهد. حالت زندگی او در اشعار آلبوم Stony Road بشکلی صادقانه و آشکارا بیان شده است که در کارهای قبلی او ناشناخته بود. او خودش می گوید که تم آهنگها از زمانیکه مریضیش جدی تر شد، خطور کرده است. Stony Road پر از زندگی است. در چنین راهی زندگی، مدام در حال تغییر است. کریس ریا بطور جدی تغییراتی در چند سال اخیر را تجربه کرده است که تمام آنها در یک زمان کمک به بهبودی او می کنند.

    موسیقی او همیشه حسی بلوزی داشته است. بعبارتی دیگر آکوردها و صداهایی از اساس بلوز خارج می شوند را می توان در آثار قدیمی ریا شنید. آلبوم جدید با ملودیهای عادی در حقیقت نتیجه پیش زمینه ایتالیائی/ایرلندی وی می باشد. رفتارهای ضدتجاری وی بر همگان آشکار است. برای مثال جلوگیری از قرار گرفتن در جایگاههای ویژه فروشگاهها و یا تبلیغات تجاری از جمله فعالیتهایی است که نیروی حیاتی موثقی به وی هدیه کرده است.

    در این قسمت لیستی از آلبومهای ساخته شده توسط کریس ریا نوشته شده است.

    Whatever Happened To Benny Santini? (1978)

    Deltics (1979)

    Tennis (1980)

    Chris Rea (1982)

    Water Sign (1983)

    Wired to the Moon (1984)

    Shamrock Diaries (1985)

    On the Beach (1986)

    Dancing with Strangers (1987)

    The Road to Hell (1989)

    Auberge (1991)

    God’s Great Banana Skin (1992)

    Espresso Logic (1993)

    La Passione (1996)

    The Blue Cafe (1998)

    The Road to Hell: Part 2 (1999)

    King of the Beach (2000)

    Dancing Down the Stony Road / Stony Road (2002)

    Blue Street (Five Guitars) (2003)

    Hofner Blue Notes (2003)

    The Blue Jukebox (2004)

    Blue Guitars (2005)

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •