تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 7 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 70

نام تاپيک: راهنمای انتخاب نام برای دختر و پسر به همراه معنی و ریشه نام

  1. #1
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض راهنمای انتخاب نام برای دختر و پسر به همراه معنی و ریشه نام



    نام یا اسم، واژه ای است برای هویت‌بخشی هر انسان که معمولا برای افراد مرد و زن متفاوت می باشد. نام را معمولا چند روز پس

    از زاده شدن آدمی برمی‌گزینـند و هنگام گرفتن شناسنامه فرد، آن را ثبت می‌نمایند. نام در اینجا در کنار اصطلاح نام خانوادگی اسـت.


    در این تاپیک نام های دختر و پسر به همراه معنی و ریشه نام قرار می گیرد.
    Last edited by V E S T A; 11-06-2013 at 14:36.


  2. #2
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض فهرســـت




    نـــام پســر


    نـــام دختـــر

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





  3. 2 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #3
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    اسم پسر « الف »


    نام ریشه نام معنی و شرح نام
    آبادیس فارسی نام یکی از پزشکان دوره هخامنشی
    آبتین اوستایی-پهلوی روح کامل-انسان نیکو کار - از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
    ابراهیم عبری پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام، نام یکی از پیامبران بزرگ ملقب به خلیل الله، نام سوره ای در قرآن کریم، نام پسران
    آتیلا فارسی نام پادشاه قبیله هون که امپراطوری روم شرقی را شکست داد
    آرام فارسی آهسته ساکت سنگینی و وقار مکان خلوت
    اترک فارسی نام رود مرزی ایران در شرق که به دریای خزر می ریزد
    آران کردی درای طبیعت گرم - همچنین اسم شهری قدیمی که قباد ان را بنا کرد
    ارتان فارسی نام پسر ویشتاسب و برادر داریوش اول پادشاه هخامنشی
    اردشیر اوستایی-پهلوی آن که حکومت مقدس دارد، شهریاری و پادشاهی مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام مؤسس سلسله ساسانی، فرزند سا
    اردلان کردی نام طایفه ای از ایلات کرد ایران
    آرتا فارسی ارتا(به فتح الف) در اوستا به معنی مقدس
    آرتام فارسی والی فریگه در زمان کوروش پادشاه هخامنشی
    آرتان فارسی نام برادر داریوش پادشاه هخامنشی و پسر ویشتاسب
    احمد عربی بسیار ستوده، یکی از نامهای پیامبر(ص)
    احیا عربی زندگان، نامی برای شبهای نوزدهم، بیست و یکم، و بیست وسوم ماه رمضان، در اصل احیاء
    اردشام ارمنی پسر ارتاسس دوم و برادر تیگران اول از سلسله اشکانیان ارمنستان
    اردین فارسی راستین
    ارژن فارسی از شخصیتهای شاهنامه، نام سالار مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
    آرتین فارسی آرش،عاقل و زیرک، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که در تیراندازی بسیار توانا بوده است
    آرسان فارسی نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
    ارسام فارسی نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی
    ارسلان ترکی شیر، نام پسر مسعودغزنوی
    آرش فارسی عاقل و زیرک- از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان نامدار ایرانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی که در تیراندازی بسیار توانا بوده است
    آرشام فارسی به معنی خرس و به معنی زور، دارای زور خرس پسر آریارمنه و پدر ویشتاسب از خاندان ‏هخامنشی
    آرشان فارسی نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
    آرمان فارسی آرزو، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار خسروپرویز پادشاه ساسانی
    ارشام فارسی آرشامه
    ارمیس یونانی هرمس
    اسپندیار فارسی اسفندیار،آفریده مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گشتاسپ شاه ایران و کتایون دختر قیصر روم
    آرمین فارسی از شخصیتهای شاهنامه، نام چهارمین پسر کیقباد - مرد همیشه پیروز
    آرنا فارسی نام روستایی در نزدیکی نقده
    آروین فارسی تجربه، آزمایش امتحان آزمون
    آریا فارسی نژاد هندواروپائیان که در عهدی بسیار کهن با هم زندگی می کردند و بعدها به دو بخش بزرگ تقسیم شدند گروهی به هند و ایران آمدند و گروهی به اروپا رفتند.نام میهن عزیز ما ایران از این‎ ‎کلمه گرفته شده است
    آرین انگلیسی آریایی نژاد - از نسل آریایی
    آصف عربی تدبیر، مشاور خردمند، نام وزیر سلیمان(ع) ، عنوان وزیران ایرانی در دوران اسلامی
    آوید فارسی مشتاق و خواهان
    آدین فارسی آرایه هایی که با آن کوی و برزن را در نوروز یا هنگام ورود اشخاص بزرگ مزین می کنند
    آیلا عربی نام پهلوانی ترک که شاهنامه به عنوان مبارز افراسیاب از او یاد شده است
    اسد عربی شیر، نام برج پنجم از برجهای دوازده گانه، برابر با مرداد
    اردشیر اوستایی آن که حکومت مقدس دارد، شهریاری و پادشاهی مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام مؤسس سلسله ساسانی، فرزند ساسان
    ارژن از شخصیتهای شاهنامه، نام سالار مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
    آژنگ فارسی چین و شکنی که بر پوست بدن و بخصوص پیشانی می افتد-خشم-موج کوتاهی که روی سطح آب ایجاد می شود
    آرسام فارسی آرشام،خرس،زورمند، دارای زور خرس پسر آریارمنه و پدر ویشتاسب از خاندان ‏هخامنشی
    آبدین عربی جاودانه ها ، جمع آبد
    آرشا فارسی آردا ، مقدس
    اسفندیار اوستایی-پهلوی آفریده مقدس، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، فرزند گشتاسپ شاه ایران و کتایون دختر قیصر روم
    اسکندر یونانی یاری کننده مرد، نام پادشاه معروف یونان بنا به روایت شاهنامه فرزند داراب پسر بهمن و ناهید دختر فیلقوس قیصر روم
    آردا فارسی آرشا ، مقدس
    آتین اوستایی-پهلوی در زبان زند و پازند جدید ، نو ، بوجود آمده
    آماندا ترکی در امان تو، در پناه تو
    اسماعیل عبری آن که خدا او را شنید، نام پسر ابراهیم(ع) و هاجر
    اشکان فارسی منسوب به اشک
    اصغر عربی کوچک تر
    اصلان عربی شیر
    افراسیاب اوستایی-پهلوی به هراس افکننده، از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه تورانی، پسر پشنگ و نبیره تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی
    افشار کردی نام ناحیةایی در کردستان(نگارش کردی : هةوشار)
    اکبر عربی بزرگ تر
    الیا عبری الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
    امید فارسی اشتیاق یا تمایل به روی دادن یا انجام امری همراه با آرزوی تحقق آن ، تکیه گاه، محل پناه
    امیر عربی پادشاه، حاکم ، به صورت پیشوند در ابتدای بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند امیربانو، امیر پویا، و امیرحسین
    امین عربی مورد اطمینان، درستکار ، لقب پیامبر(ص) ، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند محمد امین، امین عباس، و امین همایون
    انوش فارسی بی مرگ، جاودان
    انوشروان فارسی انوشیروان،دارای روان جاوید ، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب به دادگر، پیامبر(ص) در زمان این پادشاه متولد شد
    انوشیروان فارسی دارای روان جاوید ، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب به دادگر، پیامبر(ص) در زمان این پادشاه متولد شد
    اورند فارسی تخت پادشاهی، شکوه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر لهراسپ شاه ایران و از نوادگان کی پیشتن پادشاه کیانی
    اورنگ فارسی تخت پادشاهی، فر و زیبایی
    اوستا اوستایی-پهلوی نام کتاب مقدس زرتشتیان
    اولاد فارسی از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی در مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
    اویس عربی گرگ کوچک، شخصی پارسا که از تابعین بوده است
    اهورا فارسی در فرهنگ ایران باستان، خداوند
    ایاز ترکی نام غلام محبوب سلطان محمود غزنوی
    ایرج فارسی پهلوی از شخصیتهای شاهنامه، نام کوچکترین پسر فریدون پادشاه پیشدادی ایران
    ایلا فارسی از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از فرماندهان سپاه افراسیاب تورانی
    ایلیا عبری خدای خدایان - تغییر یافته نام الیاس یکی از چهار پیامبرجاویدان
    ایمان عربی اعتقاد به وجود خداوند وحقیقت رسولان و دین ، یقین داشتن به درستی اندیشه یا امری
    احتشام عربی شکوه و شوکت داشتن ، بزرگ شدن ، دارای خدم و حشم فراوان بودن


  5. #4
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض



    اسم دختر « الف »



    نام ریشه نام معنی و شرح نام
    آبنوس
    فارسی درختی که چوب آن سیاه رنگ است و میوه ای بسیار شیرین و به شکل انگور دارد
    آپام فارسی نام همسر داریوش اول پادشاه هخامنشی
    آترا فارسی آذر- آتش - نام یکی از ماههای پاییز
    آتنا فرانسه در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت
    آتنه فرانسه آتنا-در اساطیر یونان، خدای اندیشه، هنر، دانش، و صنعت
    آدنا فارسی نام روستایی در نزدیکی چالوس
    آذر اوستایی-پهلوی نام ماه نهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آتش، نام روز نهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
    آذردخت فارسی دختر آتش
    آذرگل فارسی گلی سرخ رنگ شبیه شقایق
    آذرگون فارسی گلی است از دسته شقایق ها که رنگش زرد است و میانش مشکی است - به رنگ آتش
    آرا فارسی مخفف آراینده آرایشگر-زیور زینت
    آرزو فارسی میل و اشتیاق برای رسیدن به مراد یا مقصودی معمولاً مطلوب، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سرو پادشاه یمن و همسر سلم پسر فریدون پادشاه پیشدادی
    آریانا فارسی نامی که جغرافی دانان یونانی به قسمتی از ایران یعنی سرزمین آریایی ها داده بودند
    آزاده فارسی عاری از صفات ناپسند اخلاقی،رها ، وارسته،از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر رومی بهرام گور پادشاه ساسانی
    آزالیا انگلیسی گلی خوشبو که معمولاً به شکل قیف یا زنگوله است و به رنگهای سفید، صورتی، زرد، قرمز، و ارغوانی دیده می شود
    آزیتا فارسی نام شاهزاده - ملکه و پرنسسز در ایران
    آسا فارسی زیور مایه زیبایی و آرایش - وقار و ثبات و تمکین و آسودگی
    آسادخت فارسی دختر زیبا،دختر آرام،دختر با وقار
    آسو کردی شفق،هنگام طلوع خورشید،همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می کنند،نام محلی در مسیرلار به لنگه
    آسیمن اوستایی-پهلوی سیمین، نقره فام
    آسیه عربی زن اندوهگین،ستون، نام همسر فرعون که موسی (ع) را از نیل گرفت و پنهانی از فرعون از او مراقبت کرد،نام کوهی در استان فارس
    آطوسا فارسی آتوسا،نام دختر کورش کبیر، نام همسر داریوش هخامنشی ، این نام در تورات به عنوان "واستی" آمده است
    آفاق عربی افقها،عالم آسمان،زمانه روزگار، نام همسر نظامی گنجوی
    آلما ترکی سیب، کنایه از زیبایی
    آلاله فارسی شقایق،گلی به رنگ زرد سفید یا قرمز که انواع گوناگون خودرو و زینتی دارد
    آلیس فرانسه بانوی نجیب زاده ، دختر اصیل ، خانم با اصل و نسب
    آمنه عربی نام مادر پیامبر(ص)،مونث آمن به معنای بانوی نترس،زن دلیر،خانم استوار
    آمیتیس فارسی نام دختر خشایار پادشاه هخامنشی
    آناهیتا فارسی ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است
    آناهید فارسی آناهیتا،ازبین برنده ناپاکی و پلیدی، نام ایزد آب که در اوستا به صورت دوشیزه ای بسیار زیبا و بلند بالا توصیف شده است
    آوا فارسی صدایی که به آواز خوانده می شود یا از آلات موسیقی به گوش می رسد
    آهو فارسی آهو،آهو به زیبایی چشم و خرامش در رفتار شهرت دارد
    آیدا ترکی شاد، خوش
    آیسا فارسی,ترکی آی( ترکی) + سا(فارسی) زیبا، مانند ماه
    آیلا ترکی هاله دور ماه
    آیلار ترکی زیبا رویان - خوبرویان - هاله دور ماه
    آیناز فارسی,ترکی آی( ترکی) + ناز ( فارسی) موجب فخر و مباهات ماه
    احترام عربی بزرگ داشتن
    آرشین فارسی آرشین نام یکی از زنان دوره هخامنشی می باشد که به کاردانی مشهور بوده و هم به معنای دوست داشتنی نیز می باشد
    آیدان ترکی مانند ماه ، بانوی زیبا رو ، دختری که چهره اش همچون ماه زیباست.
    ارغوان فارسی گلی قرمزرنگ
    ارکیده فارسی گلی با رنگهای درخشان که یک گل برگ آن از دو گل برگ دیگرش بزرگتر است
    ارمغان ترکی رهاورد، سوغات، هدیه
    اریکا فارسی نام روستایی در استان مازندران
    اسرا فارسی در گویش سمنان اشک
    اسما عربی نام نهادن - نامگذاری کردن- همچنین به عنوان جمع اسم هم به کار می رود، نام دختر ابومسلم خراسانی
    اطلس یونانی پارچه ابریشمی، دیبا
    اعظم عربی بزرگوارتر، بزرگ تر
    افرا فارسی درختی که برگهای پنجه ای و میوه بالدار دارد
    افروز فارسی ریشه افرختن
    افسانه فارسی داستانی که بر اساس تخیل ساخته شده - زیبا
    افسر فارسی کلاه پادشاهی، تاج
    اکرم عربی بزرگوار، گرامی
    المیرا فارسی,ترکی ال (ترکی) + میرا (فارسی)، ایل میرا فدایی ایل
    النا یونانی نورانی
    الناز فارسی,ترکی ال (ترکی) + ناز (فارسی)، ایل ناز موجب نازش ایل
    الوا فارسی ستاره
    الهام عربی فکری که به طور ناگهانی در ذهن پیدا می شود
    الهه عربی در اعتقادات قدیم، نیمه خدایی که نماینده انواع خاص بوده و به صورت زنی تجسم می شده است
    الیکا فارسی نام روستایی در مازندران
    الینا فارسی نام روستایی در نزدیکی رودیار
    انسیه عربی مونث انسی، مربوط به اِنس، انسانی
    انوشا فارسی شادی و خوشحالی و شادمانی ، همچنینن ماندنی و جاودانه ، صورتی از نغوشا، پیرو مانی
    انوشه فارسی جاودان، شادمان، خوشحال، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاهزاده ای ساسانی در تیسفون و نام دختر نرسی،نام اولین کسی که به عنوان گردشگر 10 روز در فضا بود
    انیس عربی همدم
    انیسه عربی همدم
    الیکا فارسی تغییر یافته الی کاک یا الیکک - آلبالوی جنگلی که در جنگلهای مازندران و حاشیه دریای خزر یافت می شود
    الیسا عربی,فارسی دختری که مانند گل انار لطیف است + مرکب از الیس(عربی)به معنای گل انار و الف تانیث فارسی
    افروغ فارسی تابش روشنی - شعاع آفتاب تابش ماه - نام یکی از شارحان اوستا که در اواخر عهد ساسانیان می زیسته است
    الیسا فارسی دیدو ، دختر شاه صدر و بنیانگذار افسانه ای کارتاژ، کارتاژ از سرزمینهای شمالی آفریقاست که مهاجرانی از فنیقیه بنا نهادند
    اطهر عربی پاکیزه ترین زن، پاکدامن ترین بانو

  6. 12 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #5
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض



    اسم پسر « ب »


    نام

    ریشه نام
    معنی و شرح نام
    بابک
    اوستایی-پهلوی استوار ، پدر کوچک ، پاپک، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی، پسر ساسان موبِد معبد آناهیتا و پدراردشیر بنیان گذار سلسله ساسانی، تخلص شاعرکرد «علی اصغر سریری»(نگارش کردی : بابةک)
    باراد فارسی نام کسی که در زمان شاپور یکم پادشاه ساسانی زندگی کرده ونام او در کتیبه کعبه زرتشت امده است
    باربد فارسی نام نوازنده نامدار دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی
    باشو فارسی در گویش خوزستان بچه ای که تقاضای ماندنش را از خداوند دارند
    باقر عربی شکافنده ، لقب امام پنجم شیعیان، نام یکی از رهبران دوره انقلاب مشروطیت ایران که به سالار ملی ملقب گردید
    بامداد فارسی صبح، نام پدر مزدک
    بامشاد فارسی نام یکی از موسیقیدانان معروف در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
    بایا فارسی بایسته، ضروری
    بایرام ترکی عید، جشن،ترکی شده پدرام
    بتام کردی خوشمزه(نگارش کردی : بةتام)
    بختیار کردی خوشبختی، کامرانی ، یکی از تیرةهای بزرگ کرد لرستان ، یکی از لهجةهای زبان کردی(نگارش کردی : بةختیاری)
    برام کردی خوشبو(نگارش کردی : بةرام)
    براهام فارسی نام مردی در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
    برداش کردی نتیجه(نگارش کردی : بةرداش)
    بردیا فارسی نام دومین پسر کوروش پادشاه هخامنشی و برادر کمبوجیه
    برزفر فارسی,کردی دارای قامتی با شکوه،بلند پرواز ، از سرداران کرد دوره ‏هخامنشی(نگارش کردی : بةرزةفڒ)
    برزمند فارسی باشکوه ، نام یکی از فرمانداران ایرانی که براسکندر شورید
    برزو فارسی,کردی بلند بالا ، کنایه ‏از عظمت ،نام پسر سهراب پسر رستم زال(نگارش کردی : بةرزو)
    برسام فارسی آتش بزرگ مرکب از بر(مخفف ابر) + سام ( آتش) - نام یکی از سرداران یزگرد ساسانی
    برنا فارسی جوان
    بزرگ فارسی,کردی والا، برجستة، نام شاعری کرد (نگارش کردی : بوزۆرگ)
    بسام کردی ترسناک ، نام روستایی ، نام سرداری در دوره ‏بهرام گور ساسانی (نگارش کردی : بةسام)
    بستک کردی رختخواب ، نام یکی از بزرگان دورة سکایی(نگارش کردی : بةستةک)
    بسطام فارسی نام دایی خسرو پرویز پادشاه ساسانی
    بسیم عربی خوشحال، شادمان و خندان
    بشیر عربی بشارت دهنده، مژده دهنده
    بصیر عربی آگاه، بینا، از نامهای خداوند
    بکتاش ترکی بزرگ ایل و طایفه ، نام یکی از پادشاهان خوارزمی
    بگاش فارسی نام یکی از سرداران هخامنشی
    بلاش اوستایی-پهلوی از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند کوچک یزگرد دوم پادشاه ساسانی و نوزدهمین پادشاه ساسانی، نیز نام چند تن از پادشاهان اشکانی
    بلال عربی نام اولین مؤذن اسلام
    بوزرجمهر فارسی بزرگمهر، بسیار مهربان، نام وزیر انوشیروان پادشاه ساسانی
    بهادر ترکی دلیر، شجاع
    بهامد فارسی پیشامد خوب
    بهاوند فارسی دارنده نیکی
    بهبد فارسی مرکب از به (بهتر، خوبتر) + بد( پسوند اتصاف)
    بهداد فارسی آفریده خوب
    بهراد فارسی مرکب از به (خوب یا بهتر) + راد (بخشنده)
    بهرام فارسی,کردی فتح و پیروزی ، نام ستاره مریخ ، نام روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران قدیم ، نام فرشته موکل بر مسافران و روز بهرام ، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرزندان گودرز گشواد که در دربار کاووس پادشاه ‏کیانی بود
    بهرنگ فارسی مرکب از به (بهتر، خوبتر) + رنگ
    بهروز فارسی خوشبخت، سعادتمند، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار ایرانی در سپاه بهرام گور پادشاه ساسانی
    بهزاد فارسی مرکب از به ( بهتر، خوب) + زاد ( زاده) ، نام نقاش و مینیاتوریست معروف در اوخر عهد تیموری و اوایل عهد صفوی، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان درگاه انوشیروان پادشاه ساسانی، همچنین نام اسب ‏سیاوش
    بهشاد فارسی مرکب از به ( بهتر یا خوب) + شاد
    بهفر فارسی مرکب از به( بهتر، خوبتر) + فر ( شکوه، جلال)
    بهلول عربی از عاقلان دیوانه نما در زمان هارون الرشید که هارون و خلفای دیگر از او تقاضای موعظه می کردند
    بهمن فارسی,کردی نیک اندیش ، نام ماه یازدهم از سال شمسی ، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند ، نام روز دوم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام ‏پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیانی، تخلص شاعر کرد «فریدون بهمن»(نگارش کردی : بةهمةن)
    بهنام فارسی دارای نام نیک
    بیژن فارسی مجرد، تنها
    بهبود فارسی پیشرفت تدریجی - حرکت رو به بهتر شدن
    بهنود سنسکریت,هندی نام پادشاهان هند
    بنيامين عبری نام پسر حضرت یعقوب و برادر حضرت یوسف ، پسر دست راست
    بنجامین عبری بنیامین ، فرزند پسر دست راست ، نام فرزند حضرت یعقوب و برادر حضرت یوسف
    بهتاش فارسی مرکب از کلمه فارسی به بعلاوه پسوند ترکی تاش ، شریک خوب ، صاحب اخلاق و رفتا رنیکو ، امیری که دارای اخلاق و رفتار خوب است

  8. 6 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #6
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض


    اسم دختر « ب »


    نام

    ریشه نام

    معنی و شرح نام

    بادام فارسی میوه ای کوچک و کشیده با دو پوسته یکی نرم و سبز و دیگری سخت و چوبی
    بانو
    فارسی عنوانی احترام آمیز برای زنان، خانم، ملکه، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد، مانند ماه بانو، گل بانو
    باوند کردی اصیل ، خانوادهایی معروف از کردها کةدر شمال ایران حکومتی پایه ‏نهادند(نگارش کردی : باوةند)
    باران
    بتول عربی پاکدامن، پارسا، لقب فاطمه (س) و مریم (ع)
    بخت آفرید فارسی آفریده بخت و اقبال
    بدن گل فارسی آن که بدنی لطیف و زیبا
    بدری عربی منسوب به بدر، ماه تمام
    برفی فارسی سفید و زیبا مانند برف
    بلقیس فارسی ملکه شهر سبا که معاصر سلیمان بود و به دیدن او رفت
    بنفشه فارسی گلی که در فصل بهار می روید و دارای رنگهای گوناگون است
    بهار فارسی,کردی نام اولین فصل سال، پس از زمستان و پیش از تابستان ، شکوفه درختان خانواده مرکبات ، کنایه از لطافت و زیبایی ، نام شهری در کردستان ، مرکز کردستان در دوره ‏سلجوقی ، لقب شاعر و نویسنده ‏و محقق کرد «ملک الشعرای بهار» (نگارش کردی : بةهار)
    بهاران فارسی هنگام بهار، موسم بهار
    بهاردخت فارسی دختر بهار
    بهاررخ فارسی آن که چهره ای زیبا و شاداب چون بهار دارد
    بهارک فارسی مثل بهار، مانند بهار
    بهارگل فارسی گلی که در بهار می روید
    بهارناز فارسی موجب فخر و نازش بهار
    بهاره فارسی منسوب به بهار، بهاری،متولد شده در بهار
    بهارین فارسی منسوب به بهار، بهاری
    بهتا فارسی مرکب از به (بهتر، خوبتر) + تا (یار، همتا)
    بهجت عربی شادمانی
    بهدخت فارسی مرکب از به (بهتر، خوبتر) + دخت (دختر)
    بهدیس فارسی مانند به(به میوه ای خوش عطر و بو)
    بهرامه فارسی ابریشم، بیدمشک
    بهرخ فارسی آن که چهره ای خوب و زیبا دارد
    بهروزه فارسی خوشبخت، سعادتمند، نام همسر شاه اسماعیل صفوی
    بهشید فارسی مرکب از به (بهتر،خوبتر) + شید( روشنایی یا خورشید)
    بهکامه فارسی مرکب از به( بهتر، خوبتر) + کامه ( آرزو)
    بهناز فارسی مرکب از به (زیباتر، خوبتر) + ناز (کرشمه، غمزه)
    بهنوش فارسی مرکب از به (بهتر یا خوب) + نوش(عسل)
    بهی فارسی به (میوه)
    بیتا فارسی بی همتا، بی نظیر
    بی بی گل فارسی,ترکی بی بی(ترکی) + گل( فارسی)، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
    بی بی ماه فارسی,ترکی بی بی( ترکی) + ماه(فارسی) ، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
    بی بی ناز فارسی,ترکی بی بی( ترکی) + ناز(فارسی) ، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
    بی نظیر فارسی,عربی بی(فارسی) + نظیر(عربی) بی مانند، بی همتا
    بیدخت فارسی نام ستاره زهره
    بیدگل فارسی نام شهری از بخش آران شهرستان کاشان
    بهاور فارسی گرانبها - پر ارزش - مرکب از بها(ارزش) + پسوند دارندگی
    بنیتا فارسی دختر بی همتای من
    بشرا عربی خبر خوب ، دختر خوش خبر ، بانوی خوش یمن
    بهسا فارسی بانوی خوش چهره ، دختر زیبا رو
    بهنواز فارسی مهربانترین فرد ، دختر مهربان ، مرکب از به و نواز که بترتیب به معنی بهترین و اسم فاعلی مرخم نوازنده به معنای نوازش کننده و مهربان است
    بهامین فارسی به ضم ب ، فصل بهار ، بهار
    بهرو فارسی خوبرو ، نیک منظر ، دختر زیبا ، خوش چهره

  10. 4 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #7
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض


    اسم پسر « پ »


    نام ریشه نام معنی و شرح نام
    پارسا فارسی
    پرهیزکار، مؤمن
    پاشا فارسی پادشاه در امپراطوری عثمانی ،عنوان مقامات لشکری و کشوری
    پدرام فارسی سرسبز، خرم‌ ، شاد و خوش
    پرویز اوستایی-پهلوی از شخصیتهای شاهنامه، نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
    پرهام فارسی برهان قاطع براهیم ابراهیم را معرب آن دانسته است
    پریام یونانی در افسانه های قدیم یونان، آخرین پادشاه تروا که شهر وی به دست یونانیان افتاد
    پژمان فارسی دلتنگ، غمگین
    پساک فارسی نام پسر اردوان و برازنده داریوش یکم پادشاه هخامنشی
    پشنگ فارسی نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام برادرزاده فریدون پادشاه پیشدادی و نیز پدر افراسیاب
    پشین فارسی ازشخصیتهای شاهنامه، نام سومین پسر کیقباد (کی پشین) پادشاه کیانی
    پوریا فارسی نام پهلوان ایرانی معروف به پوریای ولی، نام اصلی وی محمود خوارزمی و متخلص به قتالی بوده است
    پولاد فارسی نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد
    پویا فارسی آن که دارای حرکت و پیشروی است
    پویان فارسی پویا، پوینده
    پیام فارسی الهام، وحی
    پیرداد فارسی داده پیر یا بچه ای که در پیری داده شده
    پیروز فارسی فاتح، فرخنده ، خوشحال، شاد ، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از دلاوران ایرانی در زمان ساسانیان
    پیروزان فارسی نام یکی از سرداران یزگرد پادشاه ساسانی
    پیمان فارسی عهد، قرار

  12. 5 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #8
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض



    اسم دختر « پ »


    نام ریشه نام معنی و شرح نام
    پاپوک
    فارسی نعنای دشتی با گل آذینی مانند سنبل در بخش خراسان
    پاردیس فارسی پردیس
    پارمیدا فارسی,اوستایی-پهلوی پارمیس، نام دختر بردیا ونوه کوروش پادشاه هخامنشی -پارمیدا تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد و به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر است
    پارمیس فارسی پرمیس، نام دختر بردیا ونوه کوروش پادشاه هخامنشی -پارمیدا تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد و به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر است
    پارمین فارسی نام همسر داریوش پادشاه هخامنشی
    پاشنگ فارسی خوشه انگور
    پاک آفرین فارسی آفریننده پاک
    پاک رخ فارسی پاکیزه رو، زیبا رو
    پاکدخت فارسی دختر پاک و عفیف
    پالیز فارسی باغ
    پامچال فارسی گلی زینتی به رنگهای سفید، صورتی، یا نارنجی
    پانته آ یونانی نام همسر آبرداتاس که در زمان کوروش، پادشاه شوش بود
    پانتی فارسی نام همسر آریاسب از سرداران کوروش پادشاه هخامنشی
    پانیذ فارسی شکر، فانیذ
    پردیس فارسی فردوس ، باغ، بستان
    پرزاد فارسی پر + زاد( زاده)،مخفف پری زاده
    پرستو فارسی پرنده ای سیاه و سفید با بالهای باریک که مهاجر است
    پرزین کردی پرچینی از گلهای ریز به دور باغات
    پرسون فارسی برهون هاله، خرمن ماه
    پرسیا فارسی پرشیا
    پرشاد فارسی نام خواهر داریوش دوم پادشاه هخامن
    پرک فارسی ستاره سهیل، تاج
    پرگام فارسی نام امپراطوری ای در زمان سلوکیان
    پرگل فارسی (به فتح پ) هر یک از گلبرگهای گل
    پرگون فارسی لطیف چون پر
    پرمون فارسی زینت و آرایش
    پرمیس فارسی پارمیس، نام دختر بردیا ونوه کوروش پادشاه هخامنشی -پارمیدا تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد و به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر است
    پرنا فارسی پرنیان
    پرنیان فارسی پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار
    پرناز فارسی مرکب از پر + ناز( زیبا، قشنگ)
    پرناک فارسی جوان، برنا
    پرند فارسی پرن ، پارچه ابریشمی بدون نقش ونگار، حریر ساده
    پرندخت فارسی دختر لطیف چون پرند
    پرنیا فارسی فرنیا
    پروانه فارسی حشره ای با بدن کشیده و باریک و بالهای پهن پوشیده از پولکهای رنگارنگ
    پروش فارسی لطیف چون پر
    پروین فارسی دسته ای از شش ستاره درخشان در صورت فلکی ثور، ثریا
    پری فارسی در فرهنگ عوام، موجودی بسیار زیبا، نیکوکار، و نامرئی که گاه خود را نشان می دهد و با جمالش انسان را فریفته خود می کند
    پری تاج فارسی پری(موجودی بسیار زیبا) + تاج ، سرآمد پریان
    پری دخت فارسی دختر پری ، نام دختر پادشاه چین که سام پسر نریمان عاشق او شد و زال پدر رستم از او زاده شد
    پری گل فارسی زیبا چون گل و پری
    پریا فارسی زیبا چون پری
    پریان فارسی پری ها
    پریچه فارسی پری کوچک
    پریچهر فارسی پریچهره
    پریچهره فارسی آن که چهره ای زیبا چون پری دارد، زیبا رو
    پریزاد فارسی زاده پری، زیبا ، نام همسر داریوش دوم پادشاه هخامنشی
    پریسا فارسی زیبا چون پری
    پریماه فارسی زیبا چون ماه و پری
    پریفام فارسی زیبا چون پری
    پریناز فارسی دارای ناز و کرشمه ای چون پری
    پرینام فارسی دارای نامی زیبا
    پرینوش فارسی دارای نامی زیبا
    پریوش فارسی زیبا چون پری
    پسته فارسی میوه ای کوچک و بیضی شکل که مغز آن خوراکی است ، در شعر، دهان معشوق
    پگاه فارسی سپیده دم، صبح زود
    پوپک فارسی پرنده ای که تاجی از پر بر سر دارد، هدهد
    پوران فارسی پوران دخت
    پوران دخت فارسی از شخصیتهای شاهنامه، نام ملکه ایران در دوران ساسانی و دختر خسرو پرویز پادشاه ساسانی
    پونا فارسی در گویش سمنان پونه

  14. 4 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #9
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض


    اسم پسر « ت »



    نام ریشه نام معنی و شرح نام
    تارخ عبری نام پدر ابراهیم(ع)
    تباک فارسی از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی و فرمانروای جهرم در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
    تراب عربی خاک
    تورج اوستایی-پهلوی نام پسر فریدون پادشاه پیشدادی
    توس فارسی طوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاهزاده و پهلوان ایرانی ملقب به زرینه کفش، فرزند نوذر پادشاه پیشدادی
    توسن ترکی اسب سرکش
    توما یونانی تؤام، همراه ، نام یکی از حواریون عیسی(ع)
    تهم فارسی
    قوی، نیرومند
    تهمتن فارسی دارنده تن نیرومند ، لقب رستم پهلوان شاهنامه
    تیرداد فارسی نام چندتن از پادشاهان سلسله اشکانی
    تیمور ترکی نام سردار پادشاه بزرگ مغول و مؤسس سلسله تیموریان
    Last edited by V E S T A; 05-05-2013 at 23:56.

  16. 4 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #10
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض



    اسم دختر « ت »


    نام ریشه نام معنی و شرح نام
    تابناک فارسی جذاب‎ ‎، روشن و درخشنده
    تابیتا عبری آهو
    تاتینا فارسی پرنده ای شکاری
    تاج الزمان عربی آن که چون تاج در رأس زمان خود است
    تاج الملوک عربی افسر پادشاهان، تاج شاهان، گیاهی گیاهی زینتی از خانواده آلاله با گلهای زیبای واژگون
    تاج بانو فارسی ملکه، شاهزاده خانم
    تاج خاتون فارسی ملکه، شاهزاده خانم
    تاج بی بی فارسی ملکه، شاهزاده خانم
    تارا فارسی ستاره
    ترانه فارسی سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده می شود، آواز
    تارمیتا آشوری بنیان، اساس
    تبسم عربی خنده بدون صدا، لبخند
    ترگل فارسی گل تازه و شاداب
    ترمه فارسی نوعی پارچه با نقشهای بته جقه یا اسلیمی
    ترنج فارسی میوه ای از خانواده مرکبات که از مرکبات دیگر درشت تر است
    ترنم عربی زمزمه کردن یک نغمه ، آواز، نغمه
    تسنیم عربی نام چشمه ای در بهشت
    تکتم عربی نام چاه زم زم - نام مادر امام رضا(ع) - اصرار در کتمان - پنهان کاری زیادی - بیشتر در امور مربوط به بانوان به کار برده می شود
    تلکا فارسی در گویش مازندران گلابی وحشی جنگلی
    تلناز ترکی موی قشنگ
    تمنا عربی آرزو
    توکا فارسی پرنده ای از خانواده گنجشک با منقاری باریک وتنی رنگارنگ
    تناز فارسی نام مادر لهراسب پادشاه کیانی و دختر آرش
    توسا فارسی توسکا،درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها می روید
    توتیا هندی جانوری دریایی با بدنی مدور که در بستر دریا زندگی می کند ، گردی که از آن به عنوان سرمه استفاده می کنند
    توران اوستایی-پهلوی نام سرزمینی منسوب به تور پسر فریدون پادشاه پیشدادی که بر آن سوی رود جیحون یعنی ماوراءالنهر واقع بوده و از طرف مشرق تا دریاچه آرال امتداد داشته است
    توسکا فارسی توسا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها می روید
    تیسا فارسی در گویش مازندران خالص
    تینا آرامی گِل ، هم ریشه با "طین" عربی است
    تیناب فارسی آنچه در خواب دیده می شود، رؤیا
    تانیا کردی دختر تنها
    تیارا لری,فارسی تیه(در گویش لری به معنای چشم)آرا(آراینده )چشم آرا .زیبا
    تايماز ترکی بی نظیر ، بی همتا
    تلما لاتین,انگلیسی امید و آرزو
    تیدا اوستایی-پهلوی دختر خورشید ، زاییده خورشید ، دهتر زیبارو ، مرکب از تی به معنای خورشید و دا به معنای زاییده
    تمنا عربی آرزو ، خواستن چیزی همراه با تواضع و فروتنی ، دختری که وقارش همه را در مقابلش به فروتنی می کشاند
    تیبا فارسی عشوه ، فریب ، بازیگوشی

  18. 2 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 7 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •